مردد

درباره ی زندگی و مرگ، داستانِ بودن و زیستن و رفتنِ آدم ها، داستانِ تفّکراتُ و نگاه هایِ شان

مردد

درباره ی زندگی و مرگ، داستانِ بودن و زیستن و رفتنِ آدم ها، داستانِ تفّکراتُ و نگاه هایِ شان

پاشو خانم ایستگاهه آخره

هی برگرد...

تو همونی نیستی که دی شب...

هی با تو ام یارو....

من رو نگاه کن، چطور تونستی اون جا ولم کنی؟؟؟

احمقه کثافت!!!

برگرد بی شعوره عوضی!!!

تو چشمام نگاه کن اشغال!!!

.

.

.

ببخشید اشتباه گرفتم....

.

.

.

پاشو خانم ایستگاهه آخره

......

مکاتبات...

اون: گنجیشک لالا سنجاب لالا آمد دوباره فرشاد لالا ( فرشاد می گم چون مهتاب غلط می کنه شب بیاد پیشت!!!)

من: این که چند شب پیش بهم گفتی بعضی وقتا ازم عصبانی می شی، طوری که حاضر نیستی حتی بهم فکر کنی... خیلی دلمو شکست.

من: مطمئن باش کسی غیر تو دلش نمی خواد با من بخوابه. تو این قضیه شک هم ندارم. من که همیشه ولی تو رو دوست دارم.

اون: مسئله اصلن دوست داشتن نیست. مسئله احترام متقابله و ارزش گذاری. هان؟ چی گفتم!!!

اون: دله منم اون موقع ها که اون حرفا رو می زنی می شکنه. تا عمق وجودم تیر می کشه!

من: آدم گاهی می خواد تنها باشه و حوصله هیچ چیز و هیچ کس رو هم نداره، گاهی ترجیح می ده خود ارضایی کنه تا با معشوقه ش یا همسر ش بخوابه. گاهی آدم ها از همه خسته می شن، دل زده می شن. ولی مهم اینه که حرمت بین شون با هیچ اتفاقی از بین نره که اگه بره دیگه هیچ چیز و دقیقا هیچ چیز نمی تونه یه رابطه رو مثل قبل بکنه...

اون: کلی نوشتم ولی پاک کردم. نفس عمیق .... شب بخیر.

رابطه زرافه ای...

می توان برای مشمئز کردن این روزمرگی به ظاهر انسانی، رابطه ای صمیمی و عاطفی با یک زرافه و یا یک فیل بر قرار کرد. شاید هم یک رابطه ی جسمانی. به هر حال می توان متفاوت زندگی کرد... به آسانی بوسیدن یک کروکدیل...

این است ثمره نظم نوین جهانی !!!!!!!!!!!!!

امروز وقتی از جلوی یه مغازه سی دی فروشی رد شدم... بچه هایی رو دیدم که حسرت توی چشماشون موج می زد... روی سکو به فاصله دو متری ویترین نشسته بودن.. یکی شون جوراب دست ش بود یکی آدامس و یکی دیگه نمی دونم... داشتن کارتونی رو که از ال سی دی فروش گاه پخش می شد می دیدن... دنیای ماشین ها بود... همون موقع یه بچه ای با باباش از تو مغازه و به همراه 4 یا 5 تا سی دی اومد بیرون... من فقط نگاه ام به صورت بچه ها بود.... فکر کنم یکی شون داشت گریه می کرد