مردد

درباره ی زندگی و مرگ، داستانِ بودن و زیستن و رفتنِ آدم ها، داستانِ تفّکراتُ و نگاه هایِ شان

مردد

درباره ی زندگی و مرگ، داستانِ بودن و زیستن و رفتنِ آدم ها، داستانِ تفّکراتُ و نگاه هایِ شان

از اول ش هم چیزه مهمی که نبود... 

داغون و خسته تر از اونی هستم که بتونم بنویسم این روزا...

نظرات 10 + ارسال نظر

میدونی در کل هیچ کس واسه کسی مهم نیستی حتی اگه سال ها هم ننویسه...

قطره 1390/08/27 ساعت 16:33 http://www.adrop.blogfa.com

...

اینجا چی داریم
یه شلوارِ پاره یِ وصله دارِ کثیف که مردد هم هست و حالا داغون و خسته هم هست .
امیدوارم حالت خوب بشه رفیق

محیا 1390/09/16 ساعت 12:07 http://darjaryan.blogfa.com

اتفاقا
خستگی رو باید نشست و
نوشت!
بنویس
نوشتن تو برای من یکی که مهمه!!!!

[ بدون نام ] 1390/09/26 ساعت 21:14

دوست من کجاست ؟
گویا جدی جدی داری از دست میری
امید هم چیز خوبی است دوست من ...

دوست من یادم رفت اسمم رو بنویسم

قطره 1390/10/06 ساعت 17:55 http://www.adrop.blogfa.com

اوهوم... گویا! ولی ما کیپ چکینگ!

م ن 1390/10/10 ساعت 23:23

خسته نباشی.....

محیا 1390/10/23 ساعت 13:11 http://darjaryan.blogfa.com/

هنوز هم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چه خستگی دنباله داری!

محیا 1390/12/23 ساعت 12:26 http://darjaryan.blogfa.com/

تو که این‌همه دوری، عیدت مبارک.
اگر رمقی به جانِ ملول نیست، خاطرمان خوش است، شاید این بهار حالمان عوض شود به مددِ محوّل‌الاحوال. الهی که دلتان‌ قرار بگیرد در گذرِ ناگزیرِ عمر. نفَس به‌خیر بیاید و خوش به‌سر شود. بهارتان دل‌نشین؛ نوروزتان مدام!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد