مردد

درباره ی زندگی و مرگ، داستانِ بودن و زیستن و رفتنِ آدم ها، داستانِ تفّکراتُ و نگاه هایِ شان

مردد

درباره ی زندگی و مرگ، داستانِ بودن و زیستن و رفتنِ آدم ها، داستانِ تفّکراتُ و نگاه هایِ شان

من م مرد م ...

تا حالا طرز رفتار ش این طور بوده است که انگار خودش شهبانوی دوران باستان است و من هم غلام ش، و رو به روی این غلام لباس از تن به در می آورد چون او را خواجه فرض می کند. آری، بسیار اوقات نخواسته است به چشم مرد به من نگاه کند...   

 

 قمارباز . داستایوفسکی    

نظرات 2 + ارسال نظر

نخواسته یا نتوانسته؟
نخواسته در حد مرد ببیندت؟
یا در حد مرد بودن ندیدتت؟

مردونگی من بهش اثبات شده!

پستهای جدید و چندتایی از قدیمیات رو خوندم خیلی وبلاگ خوبیه. فقط چرا اینجا نظر خصوصی نداره؟:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد