مردد

درباره ی زندگی و مرگ، داستانِ بودن و زیستن و رفتنِ آدم ها، داستانِ تفّکراتُ و نگاه هایِ شان

مردد

درباره ی زندگی و مرگ، داستانِ بودن و زیستن و رفتنِ آدم ها، داستانِ تفّکراتُ و نگاه هایِ شان

هیچ....

آن ها در یک روز برفی از هم جدا شدند. 

یکی به سمت شمال رفت 

دیگری به سمت جنوب. 

برف درپای آن ها را پوشاند، طوری که انگار هرگز نبوده اند. 

  

رسول یونان     

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد