مردد

درباره ی زندگی و مرگ، داستانِ بودن و زیستن و رفتنِ آدم ها، داستانِ تفّکراتُ و نگاه هایِ شان

مردد

درباره ی زندگی و مرگ، داستانِ بودن و زیستن و رفتنِ آدم ها، داستانِ تفّکراتُ و نگاه هایِ شان

ایدئولوژی

سال ها طول کشید و آدم های زیادی مردن تا انسان فهمید چیزی که بهش احتیاج داره هدفه و نه ایدئولوژی... بیشتر بدبختی های بشر به خاطر این بوده که فکر می کرده باید برای ایده هاش بجنگه یا بمیره  و یا... هر از چند گاهی کسی پیدا می شد چیزی می گفت، عده ای به گفته اش پا نویس هایی اضافه می کردند و می شد یک مکتب، یک ایدئولوژی یک چماق... یک روز لیبرال ها یک روز کومونیست ها  و مارکسیست ها یه روز سرمایه دارها یه روز آنارشیست ها... انگار انسان ها مریض پیروی از ایده اند... راسل تو کتاب "قدرت"ش می گه: آدم ها یا قدرت رو به دست می آرن یا از اون اطاعت می کنند، اون هایی که اطاعت می کنند کسانی هستند که آرزو دارن اون قدرت رو خودشون می داشتن ولی نتونستن یا ترسو بودن و یا .... مادی شدن ایدلوژی باعث شد که زندگی انسان ها طولانی، ولی کثیف تر بشه... تا چند وقت پیش فکر می کردم شاید چیزی که ما بهش نیاز داریم یک ایدئولوژیه ولی هیچ ایدئولوژی نه خوبه و نه کامل و نه حتی مفید...  آخر همشون جنگ و مرگ و خون ریزی ... اگر آدم ها بی خیال باشن حداقل دنیای پایدار تری خواهیم داشت...

نظرات 1 + ارسال نظر

فقط با این گفته ات موافقم که هیچ ائدوئولوژی کامل نیس
انسان بدون ایدوئولوژی مفهوم نداره
ولی اون ائدوئولوژی که برتر و کاملتر از بقیس موفق تره و البته حاکم
هر چند شاید یکی باشه که کامل نباشه ولی برتر هم باشه ولی این برتری دیری نخواهد کشید که خواهد شکست

ایدئولوژی حاکم می شه که ایدئولوگ برجسته ای داشته باشه یعنی کسی رو که قدرت متقاعد کردن دیگران رو داره... نه لزوما برتره... اصولن یک ایدئولوژی نمی تونه برای میلیون ها انسان اجرا بشه پس چاره اینه که ترکیبی باشه از چند ایده و نه یکی ... ببین مثل اقتصاد... نه صرفا سوسیالیستی و نه صرفا لیبرال و سرمایه منشی... ترکیبش جواب می ده همون طوری که دولت فدرال آمریکا مجبور شد وارد عمل بشه . یا مثلا کوبا درب های اقتصاد ش رو روی جهان گشود....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد